گنبد شیشه ای رویای دیرینه بشر:
راشل اسکوایر، پیتر آدی و ریک بیرگ جنسن، راهحلهای معماری برای ساخت گنبد شیشه ای در محیط های متخاصم را از طریق واقعیتهای علمی و تخیلی نشان میدهند.
بشریت باید در 100 سال آینده فضاهای زنده ای را فراتر از زمین پیدا کند. استیون هاوکینگ، فیزیکدان در سال 2017، در پاسخ به تغییرات انسان محور در منظومه های سیاره ای، چنین خواست. یک سال بعد، ایلان ماسک، کارآفرین با 60 دانشمند و مهندس در کلرادو ملاقات کرد تا درباره استعمار مریخ بحث کند. و با روی آوردن به سیاره اصلی خود، تعداد انگشت شماری از معماران در حال طراحی سرپناه های بدیع برای مقاومت در برابر تأثیرات تغییرات آب و هوایی هستند.
با این حال هنرمندان، دانشمندان، معماران و مهندسان قرن هاست که رویای محوطه های مشابهی را در سر می پرورانند.
گنبد شیشه ای بیشترین حجم را برای کمترین سطح و فضایی بدون ستون ارائه می دهد.
گنبد شیشه ای ذاتاً مستحکم است و تنش ساختاری را از طریق کشش به طور مساوی توزیع می کند. و از نظر روانسناسی احساس ایمنی مانند رحم مادر را ارائه می دهد.
گنبدهای شیشه ای مدتهاست که افراد آیندهنگر را جذب کردهاند، از معمار باکمینستر فولر، که در سال 1960 تصور میکرد گنبدی را بر فراز منهتن تنظیم کند تا شرایط جوی را تنظیم کند، تا طراحان مرکز تحقیقاتی بیوسفر 2 آریزونا و هنرمند رادیکال توماس ساراسینو. گنبدها عناصر متناقض و در عین حال همزیستی را در خود جای می دهند: حفاظت، آزادی.
با این حال گنبد شیشه ای، اتکای آنها به فناوریهای پیچیده برای مهندسی اکولوژیها و شرایط خاص، میتواند این فضاها را پر از فنآوری و گرایشهای ضد دموکراتیک کند.
برخی از محیط های مصنوعی سرپوشیده بهعنوان محفظههای نخبهگرا طراحی شدهاند، مانند جوامع دردار. در واقع، تاریخ این سرمایه گذاری ها اغلب به جاه طلبی های امپراتوری و دیدگاه های طبقاتی گره خورده است.
در اینجا، داستان های شش فضای بسته را بیان می کنیم. برخی از آثار فقط در حد تخیل هستند. برخی سرمایهگذاریهای واقعی هستند که فناوری را به مرزهای خود رساندند. ما همه آنها را با توجه به پیچیدگیهای اخلاقی، اجتماعی و سیاسی که در متن زمان خود تجسم میدهند، بازنگری میکنیم.
قاب منحنی فولادی و آهنی پالم هاوس 1844 در باغ کیو لندن، حدود 4200 متر مربع شیشه را برای به حداکثر رساندن نور پشتیبانی می کند.
آب و هوای داخلی آن توسط بنیانگذار آهن، ریچارد ترنر و طراح دسیموس برتون ایجاد شده است، آب و هوای داخلی آن شبیه یک جنگل بارانی استوایی برای نگهداری نمونه های جمع آوری شده توسط شکارچیان گیاهی مانند فرانسیس ماسون، که سیکاد عظیم آفریقای جنوبی آن Encephalartos altensteinii را در سال 1773 جمع آوری کرد.
از 12 کوره زیرزمینی و سیستمی از لوله ها و مخازن، که امروزه با گرمایش گاز سوز و رطوبت اتمی جایگزین شده است.
نخل هاوس فرهنگ گسترده تری از جمع آوری و نگهداری طبیعت را نشان می داد و سپس به سرعت تبدیل به یک موضوع مصرف شد. طعم فضاهای غیرقابل دسترس و عجیب و غریب را ارائه می دهد، اما همچنین، همانطور که ویرجینیا وولف در داستان کوتاه خود «باغ های کیو» در سال 1919 نشان می دهد، فرصتی برای طبقات اجتماعی پسا ادواردایی است که گاهی اوقات به طرز ناراحت کننده ای با هم ترکیب شوند.
این گلخانه اکنون یک “آزمایشگاه زنده” است که از مجموعه ای منحصر به فرد از گیاهان پشتیبانی می کند که بسیاری از آنها از برخی از محیط های در معرض تهدید روی زمین هستند.
این تصویر خارقالعاده توسط فرانک پل، شهر شیشهای اروپا، روی جلد شماره ۱۹۴۲ مجله علمی تخیلی ایالات متحده داستانهای شگفتانگیز تزئین شده است.
پل اغلب ساختارهای عظیمی را تصور می کرد که موجودات زنده را کوتوله می کرد.
در همان مجله، پل داستان سیسیل وایت را در سال 1927 به نام «عقب نشینی به مریخ» به تصویر کشید که بر بقایای مریخیهای باستانی متمرکز است که برای تلاش برای استعمار آفریقای مرکزی لباسهای فضایی محافظ به تن کرده بودند. دیدگاه پل ریشه در سنت علمی-تخیلی گریز، اکتشاف و استعمار مرد محور دارد – که به نوبه خود از افرادی مانند الکساندر بوگدانوف، نویسنده مدرن روسی، که در رمان ستاره سرخ خود در سال 1908 یک آرمانشهر سوسیالیستی را در مریخ تصور می کرد، الهام گرفته است.
آرتور سی. کلارک، درخشان علمی تخیلی، شهر گنبد شیشه ای دیاسپار را در شهر و ستارگان (1956) اندیشید. بیش از یک دهه بعد، طراحان دنیای واقعی از این روش پیروی کردند. شهر قطب شمال در سال 1971 که به عنوان خانه ای برای 40000 نفر در دایره قطب شمال تصور شد، توسط معماران فری اتو، کنزو تانگه و اوالد بوبنر به عنوان گنبدی به قطر 2 کیلومتر، شامل یک سیستم شهری چند سطحی.